یه فیلم نسبتا جدید ساخته شده به اسم قفسی برای پرستو ها (A CAGE FOR SWALLOWS)
این فیلم توسط ایرانی های مقیم آمریکا ساخته شده
جریان تو این فیلم از این قراره که یه سرداری به یه بازداشتگاه زنگ می زنه و میگه چند تا زندانی رو بفرستن تو سلول های انفرادی که به یه شکل خاصی کنار هم چیده شده
در این قسمت نویسنده سعی کرده تا از هر قشری یک نفر رو به عنوان نماینده داشته باشه.
تا حالا مهد کودک رفتین ؟؟
خوش بختانه من که نه موقع بچگیم رفتم، نه الان سر و کارم به اون طرف می خوره.
اولین چیزی که بچه ها تو این مدل مهد ها یاد میگیرن اینه که چطور برقصن !!
اگه باورت نمیشه، یه روز پاشو برو تو یه مهد کودک تا ببینی چیکار می کنن.
یه مهد های دیگه ای هم هست به اسم مهد قرآنی. اینا دیگه آخرشن. یعنی می خوان یه ساله، حافظ کل بدن بیرون... انقدر با این بچه ها حفظ کار می کنن که این بچه ها از قرآن زده میشن.
(البته بعضی مهد ها هم هستن که خوب کار می کنن چه قرآنی و چه غیر قرآنی)
خلاصه مهد کودک های ما اینجورین (البته از نظر من) نظر شما چیه ؟؟
سلام به همه
چند وقتیه که می خوام یه وب گروهی راه بندازم
می خواستم نظراتتون رو در موردش بهم بگین
اینکه اسمش چی باشه
موضوعش چی باشه
یا اینکه بی خیال بشم
یا ...
پس منتظر نظراتتون هستم
سلام ...
کجایی اقایی ؟؟
حالت خوبه عزیزم ؟؟
سرت درد نمی کنه ؟؟
کاش اینجا بودی تا یکم آرومم کنی ...
آرومه آروم !!
کجایی گلم؟
بهت خوش می گذره ؟
خب معلومه که نه ...
این چه سوالیه !!
آقا هنوز چشم به راهم
اللهم عجل لویک الفرج
سلام
تا حالا که مسجد رفتین نه ؟!
حتما هم این پیرمرد ها رو دیدین که همه جوونا رو از مسجد طرد میکنن.
خیلی کار سختیه، اگه من بخوام در مورد این جور آدما صحبت کنم.
تا حالا نشده یکی از این پیرمرد ها بهتون گیر بده ؟!
امیدوارم که خدا برا هیشکی همچین مصیبتی رو نیاره.
این جور آدما چون چند سال تو یه مسجدی نماز می خوندن و ... فکر می کنن که تو اون محل هم حق آب و گل دارن. خب یکی نیس به این پیرمردهای ... بگه که خودت کم عیب داری که به جوون مردم گیر میدی ؟؟
خیلی جالب بود تو یه مسجدی یه اطلاعیه در مورد همین مطلب زده بودن و گفته بودن :
« کسی که تو یه مسجد زیاد رفت و آمد داشته باشه، حقی تو اون مسجد نداره.»
یعنی این مطلب رو باید با آب طلا نوشت.
سلام بابایی
حالت چطوره؟؟
خوبی ؟؟
باباجونم !!
کارو کاسبی چطوره ؟؟
خوبه ؟؟
من که فکر نمی کنم خوب باشه ؟!
آقا این جمعه هم نیامدی
حواست هست ؟؟
به قلم: حجت الله حاجی کاظم با درد می نویسم داستانی واقعی را. شنیدم که آن دختر، گریه می کرده و داستان زندگی اش را می گفته است. می گفت که هیچ وقت محبت پدری را نچشیده اند. می گفت پدرش بود اما بودنش نه تنها آرامششان نبود، که مایه ترسشان بود.
این مطلب که می بینید فقط و فقط برداشت های شخصی من در مورد این فیلمه و هرکی ایرادی داره یا اینکه منظور منو جایی نمی فهمه می تونه برام بنویسه.
خب. اولین و مهم ترین نکته ای که امروزه داره توی سینمای ایران رواج پیدا می کنه خراب کردن چهره ی انسان های مذهبی بین مردمه که معمولا طوری جلوه می دن که می خوان بگن این آدم های مذهبی در حالت ظاهری مذهبی اند نه باطنی.
یعنی این که آدم مذهبی ای به معنای کامل وجود نداره. تو این موارد فیلم های زیادی ساخته شده از قبیل دموکراسی تو روز روشن، جدایی نادر از سیمین یا همین گشت ارشاد.